جان فدا| ژنرالی که همه کس بود، همه جا بود/ محاصره دشمن را شکست، تنف شد قاسم آبادخبرگزاری فارس - همدان، سولماز عنایتی: هر چه تقلا می کنم چیزی به ذهنم نمی رسد، پس از دلم می نویسم از بیخ دل اناری شده ام می نویسم؛ شما هم با دل بخوانید دقایق دیرباور و پرگریه را. دقایقی که جهان زیباترین تصویر دست و انگشتر را قاب گرفت و روی دیوار دل تک تک مردم سوری، عراقی، ایرانی و کجا و کجا آویخت. لحظاتی که آهنگ کوچه های خشتی فریاد شد و ناله، درست وقتی که تنهایی مان را گذاشتیم روی دوش مان و همنوای چشمه آسمان پشت پلک ازدحام گریستیم. امان، امان از بامدادی که اشک در چشم های یک ایران لرزید و باد با شاخه درآویخت و چرخش عقربه ها تلخ شد، امان از وقتی که قضا ایستاد و قَدَر سپر انداخت و آرزوی دیرینه رنگ واقعیت گرفت. اما پیش از اینکه آسمان رنگ ببازد و قصه عراق و اربااربا بار دیگر رقم بخورد یک عالمه حرف هست؛ حرف هایی مثل کف میدان، دفاع از مظلوم در برابر ظالم، ایستادگی بی واهمه، چندمتری دشمن بودن، تیربار به دوش گرفتن، تواضع و فروتنی و تا دلت بخواهد خصلت های خدایی. راستش پیش از اینکه مرغ شب ناله تلخی سر بدهد و عالم سرنای غم بنوازد؛ پدر بود و نوازش کنان ناز می خرید، فرمانده بود و جان دشمن بی سلاح می بخشید و آب و غذا بین جنگ زده ها تخس می کرد، سرباز بود و از کیان ایران حفاظت می کرد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |